ویترین ویانا

🖤به نام خداوند رنگین کمان.....


برای خورشید پس از شبای طولانی

 

برای بچه هایی که شب یلدا باید کنار خانوادشون باشن ، نه پشت میله های زندان ، نه زیر خاک....

برای یلدا آقافضلی که خودش یلدا بود ، تولدش شب یلدا بود و الان چهلمش شب یلداست.

🖤❤️

ما چله‌نشین شبِ آزادیِ خویشیم
ای‌کاش که یلدای وطن را سحری بود!

"بیداد خراسانی"


تو از آیین انسانی چه میدانی؟

با سر درد شدید از خواب میپرم ، هوا هنوز تاریکه؛ وحشتزده به ساعت نگاه میکنم : ۶:۱۹.

حتما اذون صبح رو گفتن ، نکنه بازم یه نفر ازمون کم شده باشه ، احساس خفگی میکنم.

مثل کسی که طناب دار دور گردنشه و با بهت به امیدی که داشته فکر میکنه.

سرم هنوز درد میکنه ، اینبار صورتمم درد میکنه ، کابوس میبینم که دارم برای دوستام تعریف میکنم که سرمو کوبوندن تو دیوار و خیلی درد میکنه.

بین خواب و بیداری صدای ضجه های یه مادرو میشنوم؛ یاد دیشب میفتم که وقتی شجریان خوند همراه شو عزیز ، تنها نمان به درد ؛ زدم زیر گریه.

چشمام رو میبندم و خواب میبینم به دوستم حکم اعدام دادن ، اونم ناراحت نیست ، اونم امید داره ، اونم فکر میکنه حکمش برای ترسوندنه.

با صدای زنگ گوشی از خواب میپرم ، هنوز سرم درد میکنه ، این روزا هروقت یه جاییم درد میگیره خودمو میذارم جای کسی که باتوم خورده.

یه لیست بلند بالا از محکومین به اعدام رو میبینم ، از ستون آخر جدولش وحشت دارم ، مخصوصا اونی که نوشته حکم اعدام اجرا شد.

ولی ترس نمیمونه ، فقط احساس خشم و نفرت رو شعله ور تر میکنه.

....

تو از آیین انسانی چه میدانی؟

اگر جان را خدا داده است ، چرا باید تو بستانی؟


نکند شما به فکر ما هستید؟!

زاکانی امروز در دانشگاه شریف:


زاکانی: غرب به فکر زن، زندگی و آزادی ماست؟
دانشجو: نکند شما هستید؟ :)))))))))))))

+دیالوگ ماندگار..


چهارده

یکی جشنگاهی بیاراست شاه
چون شب “چارده” چرخ ماه

سپه را به بهرام فرخ سپرد
همی رفت با “پانزده” مرد کورد

چو از “شانزده” روزشان برگذشت
همه حال گیتی دگرگون گشت

 

فردوسی


کافیست انار دلت ترک بخورد

اتفاقی نگاهم به تابلوی کوچیک بالای دیوار افتاد که نوشته بود : کافیست انار دلت ترک بخورد..

تابلویی که چند سال پیش از کتابفروشی نردبان آسمان خریدم ، کتابفروشی که اندازه اسم قشنگی که داره دوستش دارم و رفتن به اونجا یکی از دلخوشی هامه. :)

تاحالا شعر کاملش رو نخونده بودم و نمیدونستم داستانش چیه و برداشتم ازش کاملا شخصی و جوری که دوست داشتم بود!😅😅

ولی خب امروز سرچ کردم و شعر کاملش رو که از عرفان نظر آهاری هست پیدا کردم:

لیلی زیر درخت انار نشست

درخت انار عاشق شد
گل داد… سرخ سرخ
گل ها انار شد… داغ داغ

هر اناری هزار تا دانه داشت

دانه ها عاشق بودند
دانه ها توی انار جا نمی شدند
انار کوچک بود…

دانه ها ترکیدند… انار ترک برداشت

خون انار روی دست لیلی چکید
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید
مجنون به لیلی اش رسید

خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود
کافی است انار دلت ترک بخورد..

❤️


برای وریا غفوری

اگر به کشتار مردم بی تفاوت هستی 

ایرانی که هیچ

انسان هم نیستی!

💙

برای وریا غفوری ، مردی که صدای دختر آبی بود ، صدای مردم ایران بود.

وریا تنها نیست.

Designed By Erfan Powered by Bayan