ویترین ویانا

🖤به نام خداوند رنگین کمان.....


در انتهای شب

رضا : تو اون ماه های اولی که تو و ماهرخ داشتین باهم اکی میشدین من هنوز امیدوار بودم ، فکر میکردم زود بهم میزنین...

این بیت حافظ رو نستعلیق نوشته بودم زده بودم تو اتاق تو خوابگاه :

"من ارچه از نظر یار خاکسار شدم

رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند"

خیلی تسکین دهنده ی خوبی بود برایِ یه عاشق دلشکسته....

 

+ بمونه به یادگار از مینی سریالِ فوق العاده ی خانوم آیدا پناهنده که عاشقانه دوستش داشتم ؛ در انتهای شب.

حتما ببینید.

شنبه ۳۰ تیر ۰۳ , ۲۱:۴۲ سارا سماواتی منفرد

سلام

عاشقانه دلنشینی بود و دوستش داشتم و این دیالوگ واقعا گل قسمت آخرش بود 🌷🌷🌷

سلاااام بله واقعا 

خیلیییی خوب بودش 

آری :)
پنجشنبه ۴ مرداد ۰۳ , ۱۲:۰۲ امیر.ر. چقامیرزا

سلام. سلام.سلام

اسم فیلمش همین بود یا چیز دیگه ست؟

سلام علیکم بله اسم سریال ، در انتهای شب هست.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan