ویترین ویانا

🖤به نام خداوند رنگین کمان.....


مادر بیشتر از همه ما میدانست

خیلی وقت پیش با برادرم راجب اتفاقی که برامون افتاده بود حرف میزدم؛ میگفتم نمیدونم چرا مامان نمیخواد بفهمه این آدم عوضیه ، خیلی واضحه که!

برادرم گفت اتفاقا اصلا اینجوری نیست ، مامان خیلی بیشتر از من و تو میفهمه و خیلی آگاه خودش رو میزنه به اون راه.

حالا میبینم که راست میگفت ، مامان خودش رو گول زد ، خودش رو به اون راه زد ، هرکاری کرد تا بدی های زندگی رو ندیده بگیره ، به خودش ، به ما انگیزه بده که زندگی خوبی داریم ، باید شاکر باشیم...

خیلی جاها سکوت کرد ، من هنوزم نمیدونم که ارزشش رو داشت یا نه ؛ اما این رو میدونم که خودش خیلی بزرگ بود که از خیلی چیز ها گذشت و برای خودش چیزی نخواست.

من فقط میدونم که مادر من خیلی صبور بوده و هست و ما لایق این صبر نیستیم.

 چون ما قدر آدم های صبور رو نمیدونیم.

چون جای آدم های صبور و فداکار توی این دنیای کثیف و بی رحم نیست.

*چنان شجاع و ساکتی که فراموشم شد رنج میکشی*

دوشنبه ۱۱ بهمن ۰۰ , ۰۸:۰۰ -- 𝚂𝚎𝚕𝚎𝚗𝚎

دیگه بازم چیزی نمیگم چون خودت خوب میفهمی چی میخوام بگم...

:))❤️❤️

بمونید برای هم

قطعا شماها لایق این صبوری هستید

ممنون:)❤️
امیدوارم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan